پارسا نفس زندگی

89/8/30

سلام گلم امروز در حالی به سرکار رفتم که دیشب احساس کردم داری مریض میشی البته عمه نرگس اومده بود چون روز قبل من نوبت دکتر داشتم و موند شمارو نگه دارددیشب کمی اسهال و امروز هم تب و من با نگرانی روزکاری رو پشت سرگذاشتم و اومدم خونه بردمت دکتر و دکتر هم گفت باید دوره درمان طی بشه گل پسر قد خوابیده ٩٠ووزن١٢.٩٠٠و دورسر ٥٠یک کم داشتی جون میگرفتی که این اسهال ضد حال زد امیدوارم زیاد رو وزنت تاثیری نداشته باشه برات کته و ماست درست کردم تقریبا خوب خوردی و استامینوفن هم خوردی و فعلا تب نداری و تو خواب نازی برا فردا هم نمیرم سرکار تا بمونم پیش عسلم خیلی خیلی شیرین زبونی راستی مامانی اصلا سبحان رو دوست نداری اصلا با هم کنار نمیاین بهش اسباب بازی نمیدی ...
28 فروردين 1391
1